جستاری در تاریخ ایران .تاریخ نویسی نوین ایرانی.

، . . . ایران به جوانان باهوش متخصص در تاریخ نیاز دارند که قدرت تحلیل و ارزیابی داشته باشند و دروغ ها را بشناسند و بداند کی و برای چی دروغ میگوید.جوانانی که بتوانند طرحی نو دراندازند

جستاری در تاریخ ایران .تاریخ نویسی نوین ایرانی.

، . . . ایران به جوانان باهوش متخصص در تاریخ نیاز دارند که قدرت تحلیل و ارزیابی داشته باشند و دروغ ها را بشناسند و بداند کی و برای چی دروغ میگوید.جوانانی که بتوانند طرحی نو دراندازند

تاریخ هلال احمر در ایران و جهان

تصویر نشان جمعیت هلال احمر 

هلال احمر نام یک انجمن و سازمان غیردولتی انسان‌دوستانه است. در سال ۱۸۷۶، دولت عثمانی، بجای نشان صلیب سرخ، از پرچم خود و علامت هلال استفاده کرد. بعدها بسیاری از کشورهای اسلامی، هلال را به عنوان نشان جمعیت ملی امداد و نجات خود بکار بردند. دولت ایران در سال ۱۹۸۰ میلادی نیز این نشان را به جای نشان شیر و خورشید سرخ پذیرفت.ویکی پدیا..

جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران یک سازمان غیرانتفاعی ایرانی و عضوی از نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر است و در داخل کشور ایران و در برخی موارد در دیگر مناطق جهان به فعالیت‌های امدادی و بشردوستانه فعالیت دارد. این سازمان دارای سازمان‌های زیرشاخه متعددی است که طیف گسترده‌ای از خدمات پزشکی، بهداشتی، آموزشی و امدادی را در بر می‌گیرند.


تاسیس:

جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۰۱ خورشیدی (۱۹۲۲ میلادی) با نام جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بنیان گذاشته‌شد.


پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، تغییرات وسیعی در ساختار، ماهیت و وظایف جمعیت به‌وجود آمد. نخستین تغییر اساسی ساختار جمعیت پس از انقلاب، تفکیک مراکز بهداشتی-درمانی از جمعیت بود. بر اساس مصوبه دولت موقت، در اسفند ۱۳۵۷، کلیه موسسات درمانی و بهداشتی شامل ۲۲۴ بیمارستان، ۱۷۳ درمانگاه مستقل ومرکز اورژانس، ۷۷ اندرزگاه، ۱۵ مرکز مستقل انتقال خون و ۳۰ مرکز آموزش پرستاری، مامایی، بهیاری و پزشکی به همراه چندین پرورشگاه و خانه کودک، از جمعیت منفک و با حفظ مالکیت جمعیت به وزارت بهداری و بهزیستی وقت انتقال یافت. این مصوبه باعث تغییر سیاست‌های کلی جمعیت و توقف تمامی فعالیت‌های درمانی و حمایتی آن شد. همچنین بر پایهٔ مصوبه‌های بعدی هیئت دولت، مراکز مختلف پژوهشی-حمایتی جمعیت به وزارت بهداری واگذار شدند و برخی از امکانات ترابری هوایی و دریایی از جمله هواپیماهای جمعیت به سایر نهادها واگذار شد. در سال‌های آغازین انقلاب، بسیاری از اموال و املاک جمعیت به بهانه تشابه ظاهری نشان جمعیت با آرم شاهنشاهی و با استدلال وابستگی جمعیت به رژیم پیشین، توسط نهادهای گوناگون تصرف شدند. پس از این تغییرات، نخستین اساسنامه جمعیت هلال احمر در سال ۱۳۵۹ به تصویب رسید. در اوایل سال ۱۳۵۹ دکتر علی بهزادنیا با به‌عهده‌گیری مسئولیت جمعیت، تا حد امکان به بازسازی دوباره ساختار آن پرداخت. در دی ۱۳۶۲ برابر ماده واحده مصوب مجلس شورای اسلامی، عنوان جمعیت به «جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران» تغییر یافت.


دولت ایران در سال ۱۳۰۱ جمعیت ملی خود را تأسیس کرد، ولی به جای استفاده از نشان صلیب‌سرخ و یا هلال‌احمر علامت شیر و خورشید سرخ را به عنوان نشان جمعیت خود انتخاب کرد. علامت شیر و خورشید در کنفرانس ژنو در سال ۱۹۲۹ به عنوان نشان سوم مورد حمایت بین‌المللی، به تصویب رسید. از آن پس ۳ نشان صلیب‌سرخ، هلال‌احمر و شیر و خورشیدسرخ به عنوان نشانه‌های رسمی و بین‌المللی شناخته شدند و نهایتاً در متن کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو مصوب ۱۹۴۹ به عنوان نشان‌های ۳ گانهٔ بین‌المللی که تحت حمایت حقوق بین‌الملل بشردوستانه قرار دارد به تصویب رسید.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در سال ۱۳۵۹، دولت ایران با ارسال نامه‌ای به دولت سوئیس به عنوان امین و نگاهدارنده قراردادهای چهارگانه ژنو، اعلام کرد که استفاده از شیر و خورشید سرخ را به حالت تعلیق درآورده و به جای آن از نشان هلال‌احمر استفاده خواهد کرد.منبع اینترنت .

جمعیت هلال احمر جوانانی اماده دارد .که همیشه خودرا برای خطرات اماده کرده اند.زمانی که به امداد نجات شهداد رفتم و شبی را گذراندم فهمیدم که یعنی چی!تصویر مسعود در پایگاه امداد و نجات جاده ای شهداد کرمان .عکس شماره0513و0514


داستان تکراری استعمار


عکس اسکندر ایرانی و اما داستان تکراری استعمار .شخصی مطلبی درمورد اسکندر مقدونی نوشته بود و اورا یک اجنبی نام برده بود و گفته بود مردم ایران حافظه تاریخی ندارند و نام اسکندر را برروی بچه شان میگذراند.باید تاریخ را وارونه دید .انچه نوشته و گفته اند دروغ بوده ... این مطالب اهدافی دارند و اینکه از عدم تخصص مردم ساده دل و نااگاه به نفع اربابان خود استقاده کنند و ایرانیان را از همه شکست خورده به جهانیان معرفی کنند. و براحتی مینویسند هر بی ریشه ای که از راه رسید شما را نابود کرد زنان و دخترانتان را به اسارت بردند,و تجاوز,کردند. اوج کار این تصویر در جمله اخر است که مثلا بشکل هوشمندانه ایرانی راتحقیر تاریخی میکند 'چون اگر بگذارند ایرانی از تاریخ گذشته اش بشکل صحیح باخبر شود دیگر کسی نیست دروغ های اینان را گوش دهد و کار وبارشان کساد میشود. کسی که این مطالب را مینویسد احمقی است که نمیداند ایرانی باهوش دیگر اجازه نمیدهد برایش تاریخ دروغی بنویسند و بخورد ملتش دهند. اسکندر مقدونی را میگویند اجنبی ولی مینویسندمردم ایران اسم این اجنبی را بر فرزندان شان میگذارند. تحلیل هایی ریشه در دروغ.اسکندر لابد ایرانی است که اسمش روی فرزندان ایرانی است. چطور میشود اسم اجنبی از کشور خیلی دور مقدونیه و بسیار کوچک تر از ایران و بدون تاکتیک مشخص جنگی از راه برسد و فاتح شود.اسکندر از رومیه در ایران بود. به قولی برادر پادشاه ایران و یا برادر زاده شاه بود.درشاهنامه مکتوب است. بزرگترین خواسته دروغ نویسان این است که رابطه تاریخی ایران را با گذشته با شکوهش قطع شود و ندانیم و کسی نداند چه بود و چه شد.باور کنید از اسکندر به زعم مقدونی خود هیچ دست نوشته ای از بیگانگی ان و حتی تصویری از ان ندارند. هرچه نشان داده اند یا تصویر اسکندر اشکانی بوده یا بغ مهر که بشکل بیشرمانه ای ان را الکساندر مقدونی تفسیر کرده اند.درکتاب کارنامه به دروغ امده است: ..هرچیز که یافته اند پس ازچندی ان را باهزار گمان میرود. باید و شاید همراه کرده اند. و گفته اند این پسر فلان است و این هم پسر بهمان... شیرین تر انکه نه از فیلیپ پدرش بگفته ای فیلپوس که در نوشته های مختلف فیلقس و فیلفوس امده و نه از الکساندر هیچ چیز گفتنی و پذیرفتنی در دست نیست و هرچه که یاداور میشوند خودشان هم بران استوار نیستند. از خوانندگان عزیز تقاضا دارم این تناقضات را در پیش خود تحلیل کنند و خود داوری کنند که چه روی داده است.. ...ادامه دارد.......بازنویسی میشود..